تعدادی موش رو دانشمندان داخل یک استخر آب انداختند.
تمامی موشها فقط 17 دقیقه توانستند زنده بمانند و در نهایت خفه شدند!!!
دوباره دانشمندان با اینکه میدانستند موش بیش از 17 دقیقه زنده نمی مانند تعداد
دی...
سامان4شیردل
تاریخ درج:
۹۶/۰۲/۱۸ - ۱۰:۲۲ 32 نظر , 708
بازدید
بی صداترین فریاد
زندگی و مرگ
زندگی به مرگ گفت:
زندگی به مرگ گفت : چرا آمدن تو رفتن من است ؟ چرا خنده ی تو گریه ی من است ؟ مرگ حرفی نزد!!! زندگی دوباره گفت : من با آمدنم خنده می آورم و تو گریه من با بودنم زندگی می بخشم و تو نیستی مرگ ساکت بود زندگی گفت : رابطه ی من ...
دل آرام مسیحا
تاریخ درج:
۹۶/۰۲/۱۲ - ۱۳:۲۸ 22 نظر , 527
بازدید
ز ترمز در سرعتهای بالا تا مرگ چقدر فاصله است؟
۱۳۹۵/۱۲/۱۸ - ۱۴:۲۳ - کد خبر: 208095
سلامت نیوز-*سرگرد علی اصغر شریفی: یکی از فاکتورهای موثر در تصادفات و حوادث شهری، برون شهری به خصوص در بزرگراهها مقوله سرعت است که با پیشرفت صنعت خودروسازی و تحقیق و بررسی کارشناسان حوزه خودرو در ب...
Alireza.r
تاریخ درج:
۹۵/۱۲/۱۸ - ۱۵:۰۹ 9 نظر , 235
بازدید
بنام خدا
میخواستم بخوابم اما صدای هق هق زنی هر شب در کوچه ی پشتی اتاقم توی اتاق تاریکم میپیچد. هر بار که به کوچه میروم اثری از هیچ کس نیست انگار خیالاتی شده ام شایدهم دیوانه! نمیدانم! عقل درباره شیون های یک زن هیچ وقت صدق نمیکند فقط ناله های بی جا و فریبنده است. همیشه اینگونه بوده است. همیشه فریب گ...
ساز شکسته
تاریخ درج:
۹۵/۱۱/۲۷ - ۲۰:۵۴ 22 نظر , 249
بازدید
مسیر میانه به ترک و ترک به روستای ملک همیشه بلافاصله حداقل با دو روز تاخیر باز میشود.اما کولاک و بارش برف این قدرت مانور را از راهداری میانه بدلیل پراکندگی روستا ها و مسیرها و حفظ اتوبان و مسیر جاده قدیم میانه به زنجان و میانه به تبریز و کمبود نیرو و دستگاهها گرفته بود.مدیریت این پیش بینی با اعلام و...
فوری فوریراه روستای هفت چشمه بسته است.مردم از نظر آذوقه در مضیقه هستند.چند جوان در مسیر طوین و ذاکر کندی از اهالی هفت چشمه در مسیر جاده خاکی برای تهیه آذوقه در راه مانده اند.نیاز به کمک دارند.هر چه به بخشداری زنگ می زنند.کسی گوشی را بر نمی دارد.لطفا این پیام را انتشار دهید.تا گروهی برای نجات این ب...
هنوز یک بارش اینجوری دست همه را بسته است.اگر بارش بدتر از این اتفاق بیفتد.آیا توان برنامه ریزی درست را خواهید داشت.با این شرایط و عکس العمل ها بعید است برنامه درستی را بچینید.
از پشت میز بلند شوید و بخاری را رها کنید.خودتان را با روستاییها همدرد بدانید.خدمت کردن به داخل شهر و پشت میزها خلاصه نمی شو...
می دانم،یک روز بر علیه من خواهی بود.همچنانکه در اوج ضعفهایم بر من تاختی.تا زمینگیرم کنی.هرچند به باختم در برابر تو ایمان دارم.آنقدر در کمینم بودی ،که یاد گرفتم.خودم را همیشه آماده این مبارزه ناخواسته کنم.درست چند بار در این عمر اندکم،خاکم کردی.اما فن مبارزه را سرنوشت زندگی ام به من آموخته بود.تا از ...
وتغییرمی پذیرم این خصلت زشت فرصت نفس را،بر مرگ خاطره ها نمی گریم،می پذیرم این راه تکراری نیاکان آدمی را،بر زوالش نمی گریم.می پذیرم دل شستن از هرچه ساخته شد،بر راز دل کندنش نمی گریم.می پذیرم مرگ یک باورصادق را،بر طنازی روزگار نمی گریم.می پذیرم مرگ دلهای بودن را،بر سوگش نمی گریم.می پذیرم این تغییر ناخ...
هفته سوم بود.که در زندان انفرادی امارات متحده عربی زیر شکنجه بودم.مشتری زیادی برای شکنجه داشتم.وقتم پر بود.زیر پاهایم تاول زده بود.15 روز بدون پتو و تشک و بالش را پشت سر گذاشته بودم.حالا نوبت بی خوابی بود.تمام زمانم برای شکنجه صرف می شد.پاهاهایم از تازیانه تاول خونی زده بود.ماهیچه هایم از درد تازیان...
صبح لباسهای شخصی ام را در یکی از مخوف ترین و با امنیت ترین زندانهای جهان در کشور امارات متحده عربی آوردند.به حمام و دستشویی بردند.تا لباسهای مخصوص زندان را کنار بگذارم.تا نزدیک ظهر در انتظار بودم.هنوز نمی دانستم چه خبری هست.احتمال می دادم 50 درصدیا برای اعدام ویا برای انداختن از روی پل می برند.چون ز...
مرگ
من یادها دارم
دو دستی چسبیده بر تاریکی ها
خاطره ها دارم
بازی سازش نیستم
با او خواهم ساخت
در دوستی او
ایمان استوار خواهم داشت
دل بسته ورضا
در انتظار خواهم ماند
به تصویر زندگی
از کودکی تا حال
مرورش را برسرعت
افزون خواهم ساخت
این همه ساعت
در ثانیه ها
چقدردر انتظار
مانده ب...
خاک
ای مایه گرانبها
ای با ارزش ترین گوهر تابناک
ای جاذب جذاب
آغوش باز کن
من هم با اجل زمان نخواهم ساخت
بگیر این امانت اتز من
رهایم کن
ذره ذره در وجود من
سرشته شدی
تا به این غایت رسیدی
رهایم کن
نه شور وشعف جوانی
نه مال ومنال دنیا
نه زیبا رویان عالم
آرامم م...
اسکلت انسان،شهر سوخته استان سیستان و بلوچستان،تقریبا 6000 ساله
********************************************************************************
من مرده یک تابوتم
مرده ای از هزاران هزار مرده زمینم
مسافری از مسافران کاروانم
لولیده در پتوی زمان
مسافر،عریان و بی چیزم
در لرزش ر...
رسم
بعد از من ، چو رفتم
سینه چاک بر سر و صورت نزنید
لباس سیاه غم به تن نکنید
ریش و سبیل به سوگوارم
بر صورت سیاه نکنید
بر در مسجد گردن کج نکنید
نگویید یکی یکدانه بود
نگوید آب رودخانه خجل از او
نگویید روشنایی خانه از نور او
دروغ بر دروغ نکنید شاهد
یادگارها از من نچینید بر م...