چند جوان در ماه رمضان پیرمردی را دیدند که در گوشه ای مشغول غذا خوردن است ... جوانان به تمسخر گفتند : عمو روزه نیستی...؟!پیرمرد : چرا .. روزه هستم ... ناسزا نمی گویم .. غیبت نمی کنم .. به نامحرم نگاه نمی کنم .. مال مردم نمی خورم .. ربا نمی خورم .. حق یتیم پایمال نمی کنم .. همه جای تنم روزه اس...
هادی آدونیهو
تاریخ درج:
۹۶/۰۳/۰۶ - ۰۲:۳۹ 7 نظر , 695
بازدید
پادشاه دختر زیبایی داشت و شرط گذاشته و گفته بود: که دخترم را به کسی
میدهم که بتواند با شنا از استخر پر از تمساح من عبور کند !
بسیاری از دختر صرف نظر کردند و بسیاری هم در این راه کشته شدند
...
سامان4شیردل
تاریخ درج:
۹۶/۰۱/۰۲ - ۱۱:۲۹ 39 نظر , 612
بازدید
سرسره یک پیر جوان در سرسره برفی روستای هفت چشمه اسفندماه 95
جوان هر گز مکن از خار بیزار
کند آن خار چون جان تو بیدار
جوان نالان مشو از درد و رنجی
تو در عقل و خرد شیرو پلنگی
جوان با عقل رو بر سوی بالا
تورا مجنون کند تا قلب لیلا
جوان سستی مکن هنگام سختی
که از سختی رسد بر خویش تختی
توانا شو به هر کاری که سختست
بده قوت برای عقل و هم دست
چرا ...
سال گذشته هم تمام قفل های آویز مدرسه را خریده بود.قرار بود برای بچه ها وسایل خرید کنیم.او مبلغ یک میلیون ریال هدیه داد.به شرطی که اصلا نامی از او آورده نشود.ماهم فقط به اول فامیل و اسمش استناد می کنیم.آقای س.ج از جوانان ساکن روستا هست.کارهایی که او در زندگی شخصی انجام می دهد.نقدا بهشت خودرا تضمین کر...
در طول زندگی ما حکایت های عجیبی از سوی خدا برای ما رقم می خورد.که در نوبه خود به ما درس نشدنها را می دهد.طوری که باورش کمتر در ذهن ما تداعی می شود.این خاطره هم یکی از عجایب لطف خداوندی است.
با حمید اسماعیلی از دوره دبیرستان رفیق بودیم.او از شهر مشهد بود.با حمید مومنی هم دوست بودیم .گروهی ک...